loading...
داستان عشق
joker بازدید : 3 سه شنبه 12 فروردین 1393 نظرات (0)

نميگم چي ميگم کي تو سرت بود 

يهو دستامو محکمتر گرفتي 


تو بودي همه دارو ندارم 

چي شد هستيمو آخر سر گرفتي 


توي قانون احساسم شديدا همين راهي که تو ميري خلافه 

حالا تنها نشوني از من همينه دوسه تا آدرسو خطي که آفه 


مطمئنم يه روزي ميفهمي با من چه کردي 

سر حرفت باش عزيزم برنگردي 


اگه برگردي ميبيني من به گريه هات ميخندم 

در اين خونه که بازه در قلبمو رو به تو ميبندم 


بعد اين همه زندگي باز تو باهام سردي 

خدا لعنتت کنه وابستم کردي 



بعد اين همه زندگي باز تو باهام سردي 

خدا لعنتت کنه وابستم کردي 



حالا که حرفاتو اينجا کشيدي چرا پس مهلت دفاع نميدي؟ 

تو که رفتي ولي ايکاش بودي يه بارم عاشقي رو ميچشيدي 


چقد گفتم نرو دورت بگردم بمونو مرهمي شو روي دردم 

حالا که غسل کامل کرده چشمام منم از باتو بودن توبه کردم 


يادت باشه که بعد چند وقت اگه تنها شي 

حرف قلب من اينه نميخوام باشي 


درد من شدي بگو حالا با کي همدردي 

خدا لعنتت کنه وابستم کردي 



بعد اين همه زندگي باز تو باهام سردي 

خدا لعنتت کنه وابستم کردي

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    عشق چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 28
  • بازدید کلی : 616
  • کدهای اختصاصی
    You can use these tags:
    -->> --